ناموجود
درباره ی رمان کیمیاگر:
رمان کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو نویسنده ی معاصر برزیلی است. داستان این رمان درباره ی پسرک چوپانی به نام سانتیگو است که ساکن شهری به نام آندلس در اسپانیاست. او چندین بار خواب گنجی مدفون در اهرام مصر میبیند که فقط خودش می تواند به آن دست پیدا کند. در ادامه پیرمردی ناشناس، در اولین برخورد از راز دل سانتیگو با وی سخن میگوید و سانتیاگو این خواب و تعبیر آن را به عنوان «افسانه شخصی» برای خود در نظر گرفته و ندیده و نشنیده گوسفندان خود را میفروشد، ترک دیار میکند و در پی حصول افسانه شخصیاش متحمل رنجها و سختیهایی میشود وحدود سه سال در صحراهای شمال آفریقا به طرف مصر میرود …
بخش هایی از رمان:
- به قلبت بگو ترس از رنج کشیدن، از خود رنج کشیدن بدتر است. و اینکه هیچ قلبی که در جست و جوی رویایش باشد، هیچ گاه دچار رنج نمی شود. چون هر لحظه که به دنبال گنج میرود، لحظه ی ملاقات با خداوند و ابدیت است.
- همه ی آدمها، در آغاز جوانی میدانند افسانه شخصیشان چیست. در آن دوره زندگی، همه چیز روشن است، همه چیز ممکن است و آدم از رؤیا و آرزوی آنچه دوست دارد در زندگی بکند، نمیترسد. با این وجود، با گذشت زمان، نیرویی مرموز تلاش خود را برای اثبات آن که تحقق بخشیدن به افسانه ی شخصی غیرممکن است، آغاز میکند.
- روح جهان از خوشبینی انسانها تغذیه میشود یا از بدبختی، ناکامی و حسادت آنها. تحقق بخشیدن به افسانه شخصی یگانه وظیفه آدمیان است. همه چیز تنها یک چیز است و هنگامی که آرزوی چیزی را داری، سراسر کیهان همدست میشود تا بتوانی این آرزو را تحقق بخشی.
- هنگامیکه همه روزها یکسان باشد، معنایش آن است که آدم دیگر نمیتواند رخدادهای نیکی را که با هر بار گردش خورشید در آسمان در زندگیاش رخ میدهد، درک کند.
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.