ناموجود
قسمتی ازکتاب دفتر خاطرات هیولاها جلد 5( شوکولاسور ظاهر می شود )
الکساندر همیشه گوش به زنگ حمله هیولاهاست آن قدر که گاهی اصلا حواسش نیست پایش را کجا می گذارد . او این بار تووی گودالی می افتد که ردپای یک هیولاست. روی زمین همه جا شکلات و آبنبات ریخته و تمام تیرهای چراغ برق و صندوق های پستی شهر له شده اند . گروه ” م .ف. م. ه” در یک قدمی جنگ با بزرگترین هیولاست.
نویسنده کتاب : تروی کامینگز
مترجم:محسن رخش خورشید
انتشارات : پرتقال
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.