ناموجود
درباه ی رمان پرنده ی من:
راوی رمان پرنده ی من، مانند دیگر آثار فریبا وفی یک زن است. زنی با دو بچه ی کوچک که پس از مدت ها سختی صاحب خانه ای پنجاه متری می شود. زن از این بابت خوشحال است اما خوشحالیش مدت زیادی طول نمی کشد. شوهرش امیر می خواهد با فروختن خانه به کانادا مهاجرت کند اما زن نمی خواهد جایی برود …
پرنده ی من در پنجاه و سه فصل کوتاه نوشته شده و توسط انتشارات مرکز در اختیار علاقمندان قرار گرفه است. از دیگر آثار فریبا وفی می توان به رویای تبت، ترلان، رازی در کوچه ها، ماه کامل می شود و بعد از پایان اشاره کرد. که از بین تمام آن ها رویای تبت و پرنده ی من مشهورترین و پرفروش ترین ها هستند.
بخش هایی از رمان:
- به این خانه که آمدیم تصمیم گرفتم این جا را دوست داشته باشم. بدون این تصمیم، ممکن بود دوست داشتن هیچ وقت به سراغم نیاید. سرو صدا زیاد بود و روز اول انگار برای آشناتر شدن ما با محیط، آقای هاشمی دختر چهارده ساله اش را زیر شلاق گرفت و فحشهایی که معجونی از چند زبان بود، مثل سنگریزه هایی توی حیاط خلوت ما ریخت.
- سکوت من گذشته دارد. به خاطر آن بارها تشویق شده ام. هفت هشت ساله بودم که دانستم هر بچه ای آن را ندارد. سکوت من اولین دارایی ام به حساب می آمد… درطول سال هایی که بعد از آن آمد بارها مورد تحسین زن های خانوادمان قرار گرفتم به خاطر توداری ام. به خاطر رازداری ام. خیلی زود فهمیدم که به یک صندوقچه می مانم با دری کیپ و پر از راز. امیر از سکوت های من کلافه می شد. سکوت من او را می ترساند. کمکم عادت به پرحرفی پیدا کردم حتی در مواقعی که لازم نبود. سال ها بعد یاد گرفتم که حرف می تواند حتی مخفیگاهی بهتر از سکوت باشد.
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.