ناموجود
درباره ی رمان نامه به کودکی که هرگز زاده نشد:
رمان نامه به کودکی که هرگز زاده نشد اثر اوریانا فالاچی نویسنده و خبرنگار ایتالیایی است. داستان این کتاب در قالب نامه ی زنی جوان به جنینی که در رحم خود باردار است نوشته شده است.
از دیگر آثار اوریانا فالاچی می توان به جنس ضعیف، اگر خورشید بمیرد، زندگی جنگ و دیگر هیچ اشاره کرد.
بخش هایی از رمان:
- اگر تو ثروتمند باشی، سرما یک جور تفریح میشود تا پالتو پوست بخری، خودت را گرم کنی و به اسکی بروی. اگر فقیر باشی برعکس، سرما بدبختی میشود و آن وقت یاد میگیری که حتی از زیبایی یک منظره زیر برف متنفر باشی! کودک من! تساوی تنها در آن جایی که تو هستی وجود دارد، مثل آزادی. ما تنها توی رحم مادر برابر هستیم.
- مبارزه در راه به دست آوردن پیروزی، به مراتب زیباتر از خود پیروزیست. تلاش برای به دست آوردن مقصد لذت بخش تر از خود پیروزی است. وقتی پیروز می شوی یا به هدف می رسی، تازه احساس خلاء عجیبی می کنی. برای این که خلاء موجود را پر سازی، دوباره باید حرکت کنی، دوباره هدف های تازه ای را خلق کنی .
- هر چه انسان تر باشيم زخم ها عميق تر خواهند بود. هر چه بيشتر دوست بداريم بيشتر غصه خواهيم داشت. بيشتر فراق خواهيم کشيد و تنهایی هايمان بيشتر خواهد شد. شادی ها لحظه ای و گذرا هستند. شايد خاطرات بعضی از آنها تا ابد در ياد بماند اما رنج ها داستانش فرق مي کند تا عمق وجود آدم رخنه می کند و ما هر روز با آن ها زندگی ميکنيم .. انگار که اين خاصيت انسان بودن است … !
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.