ناموجود
درباره ی رمان دختری که رهایش کردی:
رمان دختری که رهایش کردی اثر دیگری است از جوجو مویز، خالق رمان پرفروش من پیش از تو. این کتاب در مدت کوتاهی پس از چاپ توانست فروش خوبی را نصیب خود کند.
موضوع اصلی داستان اشغال فرانسه توسط نازی ها و غارت اشیاء هنری فرانسه توسط آن ها است.
بخش هایی از رمان:
- می دونی چه حسی داره وقتی خودتو به سرنوشتت می سپری؟ یه جورایی بهت خوشامد می گه. دیگه نه دردی هست، نه ترسی و نه اشتیاق و آرزویی. مرگ، امید بود که داشت با این تسکین به وجود می اومد. به زودی میتونستم ادوارد رو ببینم. ما تو اون دنیا به هم می رسیدیم، چون مطمئن بودم که خدا مهربونه، خدا هرگز اون قدری بی رحم نیست که ما رو از تسکین تو اون دنیا محروم کنه.
- ترس از سرنوشت مادر این بچه با ترس از سرنوشت شوهرم، یکی شده بود. انگار تو گردابی از نگرانی و خستگی گیر افتاده بودم. خبرهای کمی به شهر می رسید. تقریبا هیچ خبری از شهرمون به جایی نمی رفت. جایی خیلی دورتر از اینجا ممکن بود شوهرم سخت بیمار باشه، گرسنه مونده باشه و یا سخت کتک خورده باشه.
- این که انسان بتواند مایحتاج زندگانی خود را از طریق انجام کاری که دوست دارد کسب کند، یکی از بزرگترین موهبتهای زندگانی است.
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.