ناموجود
درباره ی رمان بیگانه:
رمان بیگانه اثر آلبر کامو نویسنده و فیلسوف فرانسوری معاصر است. از کامو تاکنون آثار قابل توجهی به چاپ رسیده است. برخی از این آثار عبارتند ازرمان طاعون، سقوط و سو تفاهم.
داستان رمان بیگانه در دهه ی سی در الجزایر رخ میدهد و درباره ی یک مرد درونگرا به نام مورسو است. مورسو مرتکب قتل می شود و در زندان در انتظار حکم اعدام است.
از روی این رمان فیلمی نیز به کارگردانی و بازی لوکینو ویسکونتی محصول کشور ایتالیا ساخته شده است.
بخش هایی از رمان:
- گفت که من یک جورهایی عجیب و غریب هستم. شاید هم برای همین از من خوشش می آید و عاشقم شده و البته شاید یک روز به همین دلیل از من متنفر شود. دروغ گفتن فقط این نیست که حرفی بزنیم که راست نیست. دروغ گفتن، گفتن چیزی بیش از آن است که راست است و حقیقت دارد، و در مورد قلب آدمی، به زبان آوردن چیزی بیش از آن است که واقعا احساس میکند. ما همه مان هر روز این کار را میکنیم تا زندگی را ساده تر کند. لذت وا داشتن آدم ها که به حرفت گوش کنند، خیلی دوام ندارد.
- اولی که زندانی شدم سخت ترین چیز این بود که فکرهایی که می کردم فکرهای یک آدم آزاد بود. مثلا یک دفعه بدجوری دلم می خواست در ساحل باشم و کنار دریا قدم بزنم. وقتی صدای اولین موج هایی که به کف پایم می خورد از خیالم می گذشت و حس کردن آبی که به تنم می خورد و احساس راحتی و آزادی ام از این حال، یک دفعه متوجه می شدم چه قدر دیوارهای سلولم تنگ به من چسبیده اند . اما این حال چند ماهی بیشتر دوام نداشت. بعد از آن همه ی فکرهای من، فکرهای یک آدم زندانی بود. به انتظار هواخوری روزانه در حیاط یا ملاقات با وکیلم می نشستم.
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.