ناموجود
درباه ی رمان سال بلوا:
داستان رمان سال بلوا اثر عباس معروفی به صورت اول شخص در ذهن نوشافرین اتفاق می افتد. نوشافرین دختر سرهنگ نیلوفری است که پدرش برای آینده ی او نقشه های زیادی دارد. اما نوشا عاشق حسینا، کوزه گری غریب می شود و تمام وجودش را تقدیم او می کند اما سرنوشت داستان دیگری را برای رقم زده است …
در دل رمان سال بلوا افسانه ی زرگر و دختر پادشاه نیز به زیبایی روایت می شود و با داستان اصلی رمان در هم می آمیزد. سال بلوا یکی از آثار موفق عباس معروفی است که تا به حال چندین بار تجدید چاپ شده است.
بخش هایی از رمان:
- از یاد برده بودم که دخترم، و در آن لحظه به این فکر نمی کردم که مردها وقتی با آن سبیل سربالا و چشم های براق زل بزنند به آدم، از بالا به پایین و از پایین به بالا، چشم های جستجوگری که انگار به زور می خواهد چادر آدم را پس بزند و سراپای آدم را یکباره ببلعد، آدم از خجالت آب می شود، ذوب می شود، لای دست های یک نفر فشرده می شود و به قدر قطره ای فرو می افتد، چِک.
- گاهی احساس می کردم دنیا بر اساس عقل و منطق مردانه می گردد که مردها شوهر زن ها بشوند و صورتشان را چروکیده کنند، اگر توانستند بچه به دامنشان بیندازند و اگر نتوانستند اشکشان را در بیاورند. زن موجودی است معلول و بی اراده که همه جرئت و شهامتش را می کشند تا بتوانند برتریشان را به اثبات برسانند. مسابقه ی مهمی بود و مرد باید برنده می شد.
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.