ناموجود
درباه ی رمان چراغ ها را من خاموش می کنم:
چراغ ها را من خاموش می کنم داستان زندگی زنی ارمنی به نام کلاریس آیوازیان در دهه ی 1340 است. کلاریس صاحب سه فرزند به نام های آرمن، آرمینه و آرسینه می باشد و شوهرش در شرکت نفت آبادان کار میکند. داستان چراغ ها را من خاموش می کنم روزمرگی و یکنواختی زندگی این زن خانه دار، روابط عاطفی و دلبستگی هایش را روایت می کند. در خلال داستان با آمدن همسایه ای تازه در محله ی این خانواده، این یکنواختی دچار تغییر شده و بیشتر داستان کتاب به این موضوع اختصاص دارد. در پایان با رفتن ناگهانی خانواده ی سیمونیان …
از زویا پیرزاد کتاب های عادت می کنیم و سه کتاب نیز توسط نشر چشمه منتشر شده که با استقبال خوبی روبه رو شده اند.
بخش هایی از رمان:
- نه با کسی بحث کن. نه از کسی انتقاد کن. هر کی هر چی گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن. آدم ها عقیده ات را که می پرسند، نظرت را نمی خواهند. می خواهند با عقیده خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدم ها بی فایده است.
- آدم ها آن قدر زود عوض می شوند، آن قدر زود که تو فرصت نمیکنی به ساعتت نگاهی بیندازی و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است!
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.