-13%ناموجود
با داستانهای مجموعه «ترس و لرز» واقعاً مو به تن آدم سیخ میشود. دختر و پسرهای معمولی، ولی شجاع و كنجكاو با داستان تجربههای بسیار ترسناكی را از سر میگذرانند… دوربین قدیمیای كه گِرِگ پیدا كرده، درست كار نمیكند. عكسهایش، یكجور دیگری هستند. وقتی گِرِگ با آن دوربین از ماشین نو پدرش عكس گرفت؛ عكس، ماشین را درب و داغان نشان داد و بعد پدرش با ماشین تصادف كرد. شاید این دوربین آینده را پیشبینی میكند و یا از این بدتر، آینده را به وجود میآورد! دوستان گِرِگ حرفش را باور نمیكنند. شاری او را وادار میكند در مهمانیاش از او عكس بگیرد. وقتی عكس ظاهر میشود، شاری در عكس نیست… آیا قرار است شاری برای همیشه از صحنه بیرون برود؟
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.