ناموجود
معلم ریاضی گفت: «امتحان سختی بود، اما بیشتر انتظار داشتم.»
مریم که داشت خطهای درهموبرهم میکشید با صدای معلم سرش را بالا گرفت.
– خوب نیست مریم، شانزده.
مریم برگه را گرفت و به امضای قرمز و نمره نگاهی انداخت. صدای زنگ آخر بلند شد. قطرهی اشکش روی برگه افتاد.
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.